درباره فیلم “استاد”

خلاصه داستان

در سالی که جنبش می‌تو به سینمای ایران رسید و شماری از هنرمندان علیه چند چهره شناخته‌شده دست به افشاگری زدند، فیلم استاد به موضوع آزار جنسی می‌پردازد. قصه «گلنوش» دانشجوی رشته معماری که توسط استاد نقاشی‌اش مورد تعرض قرار می‌گیرد.

داستان فیلم از این قرار است که گلنوش حدادی دانشجوی جوانی است که قصد دارد برای ادامه تحصیل به اتریش برود و درخواست پذیرش از دانشگاهی در اتریش را دارد. او نیاز به توصیه‌نامه‌ای از یکی از اساتید مطرح در این زمینه دارد و ارتباط بیشتر او با استاد ادریس سبب بروز ماجراهایی تلخ می‌شود.

بازیگران

حسن معجونی، سجاد بابایی، هدیه حسینی‌نژاد، حوریه مقدم و مهدی ابوحمزه 

درباره فیلم استاد

فیلم “استاد” به کارگردانی سید عماد حسینی و تهیه‌کنندگی بهروز افخمی در جشنواره فجر حضور پیدا می‌کند. این فیلم اولین تجربه کارگردانی عماد حسینی است و در ژانر اجتماعی قرار می‌گیرد. او که پیش از این فیلم تهران، خانی آباد، ۱۳۶۶ را در کارنامه هنری خود داشته است، موفق به دریافت جوایزی نیز بابت این اثر شده است. محمد حسین مهدویان به‌عنوان مشاور کارگردان فیلم استاد در کنار حسینی حضور دارد.

فیلمنامه‌ این اثر را پیام لاریان و عماد حسینی نوشته‌اند و برداشت آزادی از نمایش‌نامه اولئانا اثر دیوید ممت است که ماجرایی ملتهب و اجتماعی را بررسی و به نمایش می‌گذارد. آنطور که از فضای فیلم مشخص است عماد حسینی در اولین تجربه به سراغ سوژه ملتهب و روز رفته است و درباره تجاوز یک استاد نقاشی به شاگردانش فیلم ساخته است. جنبش می‌ تو در ایران در سال‌های اخیر فعالیت پررنگی داشته و روایت‌های متعددی تا امروز منتشر شده است و فیلم استاد روایتی دردناک از یکی از این داستان‌های واقعی است.

فیلم استاد توانست در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرده و بعنوان فیلم افتتاحیه جشنواره اکران شود.

نقدی بر فیلم “استاد”

تیتر : کشمکش حوصله سر بر

 «استاد» اولین تجربه سید عماد حسيني در مقام کارگران به شمار می‌ِآید که در جشنواره چهل و یکم حضور پیدا کرده است. این داستان براساس نمایش «اولئانا» نوشته دیوید ممت جلوی دوربین رفته است. حسینی در اولین کار خود به رابطه پرچالش و غير اخلاقی یک استاد با بازی حسن معجونی و دانشجویش گلنوش با بازی هدیه حسینی نژاد می پردازد.

در ابتدا باید به اهمیت ایده و موضوع خظیر و جدی که فیلم به آن پرداخته است، اشاره کرد اما اثر در بازنمایی این ایده داغ و مهم که به نحوی جامعه امروز همانند «جنبش می تو» با آن سروکار دارد، موفق نبوده است.

اثر با نمای دو صندلی خالی و صداهایی که از بیرون قاب می آید و نیز عدم نشان دادن چهره دختر سعی دارد تا مخاطب را به قصه متصل کند. در ادامه داستان جریان روایی شکل دلسرد کننده پیدا می کند و صرفا بازی تکراری اما خوب حسن معجونی است که با منش خود در قامت استاد اثر را جدی تر پیش می برد. در مقابل بازی مصنوعی دانشجو است که نتوانسته کشمکش این ماجرا را به خوبی نمایش دهد. در واقع رفتار و نوع واکنش صورت او در ابتدای ورودش به خانه استاد، سبب شده تا مخاطب نتواند اتفاقی که برای او در ادامه فیلم رخ می دهد را باور کند و این موضوع بیشتر باعث ابهام در روایت فیلم می شود.

فیلم با تمرکز به چنین دغدغه ای به صورت ضمنی در لایه های درونی قصه به زندگی دانشجویان و دشواری هایی که با آن مواجه هستند و تمایل آنها به مهاجرت اشاره می‌کند و راه عبور از همه بحران و سختی را مهاجرت می پندارد. این تلقی از تکرار صدای هواپیما در فیلم به ذهن می رشد.

از حیث فنی، فیلم فاقد تصویربرداری زیباشناسانه است و قادر نبوده در راستای بهبود اثر از نماهای کارآمد استفاده کند. گویی تلاش شده تا با دوربین روی دست، التهاب قصه بیشتر شود و شاید نقص و ضعف فیلم نامه کمتر به چشم بیاید.

از سوی دیگر اثر در توصیف فضای ملتهب و پر تنش بین استاد و دانشجو ناموفق است و صرفا طرح مسئله می‌کند. در واقع کارگردان در موقعیتی ایستاده است که همه را هم مقصر و هم بی تقصیر می بیند. اثر سعی دارد در روایت خود هر دو شخصیت یعنی استاد و دانشجو را مقصر جلوه دهد. در کنار این، با ورود نامزد گلنوش یعنی سجاد بابایی، روایت خسته کننده تر می شود و بیشتر شکل فرسایشی به خود می گیرد. به بیان دیگر فیلم در نشان دادن این وضعیت طرح شده جانب احتیاط را می‌گیرد و موضعی منفعل را اتخاذ می‌کند، زیرا که نمی تواند به زبان هنرمندانه این تجربه را به شکلی قابل لمس برای مخاطب توصیف کند و با صورتی گذرا روایت ناقص و این چنینی را به سرانجام می رساند.

باید گفت فیلم «استاد» دقیقا بر موضعی که جامعه در قبال این اتفاق دارد، تاکید می‌کند. اینکه همه در وضعيت های این چنینی سکوت می‌کنند و به نوعی در حال خیانت به خود و دیگران هستند. متأسفانه فیلم در همین نقطه باقی می ماند و نمی‌تواند به ورای این دغدغه برود و رویکردی فعالانه و نقادانه بگیرد. در واقع با این نوع روایت مخاطب را بلاتکلیف نگه می‌دارد و نمی‌تواند امکان همذات پنداری را برای او ایجاد کند.

در نهایت باید گفت که فیلم اول سید عماد حسيني نتوانسته است در مرحله اجرایی قابل قبول باشد و با کارگردانی و پرداخت ضعیف، روایت خود را با مشکل رو‌به‌رو کرده است.

صحبت‌های عوامل “استاد” در نشست خبری جشنواره چهل‌ و یکم

نشست خبری فیلم استاد با حضور بهروز افخمی تهیه‌کننده و عماد حسینی کارگردان در پردیس سینمایی ملت برگزار شد. در ادامه چکیده‌ای از صحبت‌های عوامل این فیلم را می‌خوانید.

بهروز افخمی:  فیلم را برای اولین بار امروز به طور کامل دیدم و فکر می‌کنم فیلم گرمی است و از آن به عنوان تهیه کننده راضی هستم، حتی شنیدم کسی هم هنگام نمایش فیلم از سالن خارج نشده و این بسیار خوب است، من جایگزین مجید رجبی معمار در این فیلم بودم و کار چندانی برای فیلم نکردم. هزینه تولید فیلم کمتر سه و نیم میلیارد تومان بوده است و فکر نمی‌کنم با این فیلم بتوان فساد را در سینمای ایران برطرف کرد. من خودم گفتم دوره فیلم‌های آپارتمانی تمام شده است، من برای ساخت این فیلم استخاره کردم چرا که دوره می تو تمام شده دوره هشتگ من بی ناموسم رسیده است. می‌خواستم این فیلم کمدی باشد چرا که کسی می تو را جدی نمی‌گیرد، اما در استخاره ای که داشتم وعده‌های خوبی از قرآن داشتم. ما بدون کمک هیچ نهاد دولتی موفق شدیم تا این فیلم را تمام کنیم.

سیدعماد حسینی: مخاطب باید از فیلم مفهوم خاص خود را داشته باشد، اما موضوع فیلم یک موضوع جهانی است که شامل مواجه قدرت با زنان است و این مساله طی یک سال گذشته در کشور ما شنیده می‌شود و من فکر کردم که این موضوع را می‌توان با سینما به جامعه گوشزد کرد. مگر چند فیلم درباره تجاوز در ایران ساخته شده است، این درحالی است که در کشورهای دیگر در این باره این مساله فیلم‌های زیادی ساخته شده است. من در این فیلم سعی کردم واقعیت شخصیت‌ها را نشان دهم و معتقدم فیلم موضع خاص خود را نسبت به موضوع تعرض دارد. طی سال‌های گذشته از این استادها در کشور ما زیاد شده است، حتی به من گفته بودند که این فیلم را نسازم و بسیاری از افراد در سینما تلاش می‌کردند من راضی به انصراف از ساخت فیلم شوم. متن فیلم استاد یک متن اورجینال است، البته نقدهایی هم به برخی جریان‌های فمینیستی داشتیم. هرچند فیلم من و فروشنده اصغر فرهادی درباره تجاوز است اما من هیچ شباهتی بین این دو فیلم نمی‌بینم.

هدیه حسینی نژاد (بازیگر):  فکر می‌کنم کمتر خانمی باشد که یک بار از کنار چنین شرایطی رد نشده است. برای من هم موارد مشابهی رخ داده بود که تصمیم گرفتم این فیلم را بازی کنم و بازبینی در این فیلم برای من بسیار چالش برانگیز بود و فکر می‌کنم که آنقدر که من در این فیلم متأثر شدم مردان به دلیل درک متفاوت متأثر نشده باشند.

سجاد بابایی (بازیگر): کاراکتر من در فیلم عصبی یا در لبه تیز غیرت قرار گرفته است، کارکتر برای من نوعی تک روی داشت که درگیر تصمیم گیری لحظه‌ای می‌شود.

بهروز افخمی: در سینمای ایران فساد وجود ندارد