به گزارش پلاتو هنر، سیزدهمین قسمت از بازی «پدرخوانده» دوشنبه 22 اسفند 1401 در پلتفرم فیلم‌نت منتشر شد.

بعد از دوازده دور رقابت میان ۶ گروه در مرحله مقدماتی، در قسمت سیزدهم شاهد اولین رقابت از فینال این بازی بودیم. همین امر، التهاب مسابقه را بالاتر برده بود. در ادامه مطلب به برخی از نکات جالب سیزدهمین قسمت بازی «پدرخوانده» اشاره می‌کنیم:

از میان شرکت‌کنندگان در شش گروه دور مقدماتی، این افراد به‌عنوان فینالیست «پدرخوانده» معرفی شدند: بهنام تشکر، بهاره افشاری، مجید واشقانی، سمیرا حسن‌پور، امیرحسین رستمی، امیرعلی نبویان، شکیب شجره، ارسلان قاسمی، علی صبوری، باربد بابایی و نیکی میربها.

یکی از معیارهای البته نه‌چندان دقیقی که گاه می‌تواند تصویری کلّی از میزان پیچیدگی هر قسمت از بازی «پدرخوانده» در ذهن ما ایجاد کند، مدت زمان هر قسمت است. زمان طولانی‌تر احتمالا به این معنی است که بازی پیچیده‌تری انجام شده و تعیین برنده بیش از حد معمول به طول انجامیده است. از این جنبه، خبر خوب برای طرفداران «پدرخوانده» این است که قسمت اول فینال این بازی مهیج، با زمان 2 ساعت و 41 دقیقه، پس از قسمت نهم (که 2 ساعت و 54 دقیقه به طول انجامید) دومین قسمت طولانی «پدرخوانده» است.

مسلما بسیاری دیگر از شرکت‌کنندگان در دور مقدماتی «پدرخوانده» شایستگی حضور در فینال را داشتند اما به‌خاطر قوانین بازی چنین امکانی وجود نداشت. در میان فینالیست‌ها، مجید واشقانی به یکی از این بازیکنان اشاره کرد: سید جواد هاشمی.

یکی از ویژگی‌های بهاره افشاری در بازی مافیا این است که هنگام معارفه به‌اصطلاح روی کسی تارگت نمی‌زند. این بار هم او ترجیح داد به جای این کار، به رفتارهایی اشاره کند که از دید او احتمال مافیا بودن یک بازیکن را بالا می‌برند: 1) شعر خواندن، 2) لایک و دیسلایک (یا به قول خودش «رای بندری»)، و 3) حرف زدن در مورد زبان بدن دیگران (چون به‌گفته او هنگام بازی همه استرس دارند و ممکن است حرکاتی از روی اضطراب نشان دهند و اشاره به این حرکات، خود گوینده را در مظان اتهام قرار می‌دهد). بلافاصله بعد از توضیحات افشاری، دیرباز دو بیت شعر خواند و افشاری به شوخی گفت دیرباز تارگت اصلی او است!

مطابق معمول، بهنام تشکر یکی از تارگت‌های اولیه نیکی میربها بود!

همان‌طور که از فینال «پدرخوانده» انتظار می‌رود، قسمت سیزدهم به یکی از بازی‌های پیچیده این مسابقه تبدیل شد. به اجماع نرسیدن شهروندان و ناکامی مافیا در کشتن شهروندان باعث شد تا بازی برای چند روز و شب بدون چرخش به سمت هیچ‌کدام از طرفین پیش برود.

در میانه‌های بازی به‌نظر می‌رسید که مسیر دارد به‌سمت گره‌گشایی پیش می‌رود اما اختلافات شهروندان با یکدیگر مانع این امر شد. در یکی از موارد، یکی از شهروندان که اتفاقا انتخاب‌های درستی هم داشت، با یک جمله شک‌برانگیز مسیر بازی را تغییر داد. در موارد دیگر هم برخی از بازیکنانی که اتفاقا در مرحله مقدماتی توانایی‌های خود را نشان داده بودند، درگیر سرنخ‌هایی اشتباه شدند و همین، شرایط را پیچیده کرد.

پیچیدگی و هیجان بازی تا جایی پیش رفت که در مواردی برخی از بازیکنان حتی با ذکر اسم از بازی «افتضاح» برخی دیگر انتقاد کردند! حتی پای کامبیز دیرباز هم به بحث‌ها باز شد به‌طوری‌که در انتها از یکی از بازیکنان پرسید که آن‌چه آن بازیکن «معرفت» خودش نامیده بود، واقعا معرفت است یا ناآگاه بودن نسبت به قواعد بازی.

در این قسمت شاهد اتفاقات غیرمنتظره‌ای هستیم. یک نفر به دلایل انضباطی توسط گرداننده از بازی اخراج شد، یک نفر آگاهانه نقش خودش را اعلام کرد و چند نفر هم در طول بازی تا آستانه جوش‌آوردن پیش رفتند!

هرچند زمان نسبتا زیادی طول کشید تا اولین نفر با رای بازیکنان از بازی خارج شود، اما پس از آن بازی با سرعتی بیش از حد معمول به‌سمت نتیجه‌گیری پیش رفت – اما باز هم نه به‌شکل خطی و قابل‌پیش‌بینی.

همیشه بعد از پایان هر قسمت از بازی شاهد گپ‌وگفت‌های عموما دوستانه بازیکنان هستیم. اما در پایان اولین رقابت از فینال «پدرخوانده»، بخشی از گفت‌وگوها چندان هم دوستانه نبود! تعدادی از بازیکنان دلیل برخی از رفتارها را از یاران خود پرسیدند و گروهی دیگر در حال توجیه برخی از تصمیمات یا استدلال‌های غیرمنتظره‌شان بودند.